اینکه این تصمیمات در جهت رشد و شکوفایی آموزش و پرورش خواهد بود یا نه؛ در هالهای از ابهام است. مهمترین این تصمیمات تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس است.1- تعطیلی قطعی دبستانها در روزهای پنجشنبه یکی از این تصمیمات است. دلیل اصلی آن، اعتراض معلمان ابتدایی که موظف به حضور 6روزه در مدارس هستند، نسبت به سایر معلمان است و دیگر اینکه دانشآموزان در کنار خانواده برای مدت بیشتری خواهند بود.
اما این تصمیم با چالشها و ابهامات جدیای روبهروست. تعطیلی مدارس در روزهای پنجشنبه موجب میشود یک ساعت به ساعت تدریس دانشآموزان در سایر روزهای هفته افزوده شود؛ یعنی از 4ساعت در روز به 5ساعت افزایش یابد. این افزایش که بنابه اظهار مسئولان آموزش و پرورش موجب میشود یک دانشآموز دبستانی از ساعت 7:15 صبح تا 12:45 در مدرسه حضور یابد. اگر به این مدت زمان، آمدن به مدرسه و برگشت به خانه را اضافه کنیم یک کودک عملا حدود ساعت 6صبح باید از خواب بیدار شود و با وضعیتی که از نظر صرف صبحانه برای کودکان شاهد هستیم، با تغذیه نهچندان مناسب راهی مدرسه شده و ساعت 13:30 به خانه بازگردد. در این مدت طولانی کودک تغذیه مناسب نداشته و باید به طور فشرده آموزش ببیند و سپس راهی منزل شود، لذا هم از نقطه نظر جسمی ممکن است به وی لطمه وارد شود و هم روی یادگیری وی تاثیر منفی بگذارد.
در اعتراض به اینکه طولانیشدن ساعت دبستانها در شیفت بعدازظهر باعث میشود دبستانها پس از غروب آفتاب تعطیل شود، آموزش و پرورش اقدام به انتقال همه دبستانها به شیفت صبح کرده که این اقدام نیز معضلات دیگری را در مدارس به وجود میآورد که این مشکلات (از جمله انتقال مدارس راهنمایی و دبیرستانها به شیفت بعدازظهر) به نوبه خود معضلات دیگری را در پی داشته است.
از سوی دیگر، در تعطیلی پنجشنبهها به اینکه وضعیت امور پرورشی از جمله رسیدگی به خلاقیت، پرورش استعدادها، تفکرمحوری به جای حافظهمحوری چه جایگاهی خواهد داشت، توجه نشده است. در استدلال اول برای مناسببودن این تصمیم، کشورهای پیشرفته دنیا، مثال زده میشود که آنها نیز 5روز در هفته مدرسه دارند و 2روز تعطیل هستند.
این بحث مطلوب است اما تنها یک بخش از وضعیت مدارس دیگر عنوان میشود و توضیح داده نمیشود که در این کشورها مدارس از حدود 8صبح تا 4بعدازظهر فعال هستند و کودک در این مدت زنگهای ورزشی و شاد و فرحبخش دارد. فرصت تغذیه و صرف غذا دارد و بعدازظهرها نیز تحت نظر معلمان خود تکلیف خود را انجام میدهد و معلم با نقاط ضعف و قوت عملکرد خود و دانشآموز آشنا شده و تمام دانشآموزان بدون داشتن تکلیفهای سنگین و بعضا بیمحتوا راهی خانه میشوند تا با آرامش در کنار خانواده باشند نه اینکه تا پاسی از شب به انجام تکلیف خود بپردازند.
2- تسری تعطیلی پنجشنبهها به مدارس راهنمایی و دبیرستان، دیگر تصمیم نادرست آموزش و پرورش است. البته عنوان میشود که تعطیلی مدارس راهنمایی و دبیرستان اختیاری است. اینکه چرا این امر اختیاری است خود جای سؤال دارد؛ اگر خوب است چرا همه اجرا نکنند و اگر مطلوب نیست چرا بعضیها اجرا کنند؟ چه عواملی باید در نظر گرفته شود تا یک مدیر، مدرسه خود را در روز پنجشنبه تعطیل بکند یا نکند. آیا اگر در یک منطقه تعدادی از مدارس تعطیل شوند، مدیران مدارس آن شهر عملا میتوانند مدارس خود را تعطیل نکنند و تحت فشار دانشآموزان و معلمان چارهای جز تعطیلی نداشته باشند.
به نظر این اختیاری بودن نیز عملا به تعطیلی همه مدارس راهنمایی و دبیرستان در روزهای پنجشنبه منجر خواهد شد و عنوان کردن اختیاریبودن، صرفا رهایی از انتقادهایی است که متوجه این تصمیم است. اما تعطیلی مدارس راهنمایی و دبیرستان بهمراتب سنگینتر از تعطیلی مدارس ابتدایی است زیرا پایان دوره دبستان عملا آغاز دوران بلوغ (در مدارس پسران) است. این دوران که آغاز سنین نوجوانی است موجب میشود دانشآموز با بحرانینگری فرهنگی و اجتماعی بسیاری روبهرو شود که دقت بیشتر اولیا و مشاوران و معلمان را میطلبد، آیا رهاکردن آنان از نظر پرورشی به مصلحت است؟ به گفته مسئولان، درصدی از مدارس کشور در شیفت بعدازظهر خواهند بود، آیا این امر که باعث میشود در ایام پاییز و زمستان در ساعاتی از شب دانشآموز از مدرسه خارج شود به مصلحت است؟ آیا سازمانهای پشتیبانیکننده اوقات فراغت کودکان و نوجوانان مانند صدا و سیما، شهرداریها و وزارت ورزش خود را برای این تعطیلی آماده کردهاند؟ یا میخواهیم آنها را به اسم حضور بیشتر در کنار خانواده با وجود اینهمه ابزاری که میتواند بر ضد تربیت نوجوانان بهکار گرفتهشده مثل ماهوارهها، اینترنت و CDها که به وفور در کوچه و خیابان به فروش میرسد، بدون برنامه رها کنیم.
قریب به 25 درصد از دانشآموزان در سال اول دبیرستان (در سن بلوغ) افت تحصیلی دارند که این افت، زمینه ترک تحصیلی آنان را فراهم میکند. آیا این تعطیلات اثر مخرب بیشتری در این امر نخواهد داشت و به ناهنجاریهای بیشتر اجتماعی به علت کاهش انسانهای تحصیلکرده منجر نخواهد شد.افزون بر نکات فوق به این نکته باید اشاره کرد که آموزش و پرورش ما در ارزیابیهای بینالمللی که بهعنوان مثال در ارتباط با فیزیک و ریاضی صورت گرفته در رتبه پایینتر از متوسط جهانی قرار گرفته است که یک دلیل آن کمتر بودن ساعات تحصیلی دانشآموزان ما در طول یکسال تحصیلی در مقایسه با دانشآموزان سایر کشورهایی است که دارای سیستم آموزشی و پرورشی پیشرفته هستند. آیا فشردهکردن ساعت تحصیلی در یک نوبت صبح و بعضا کاهش آن، در جهت ارتقای کیفیت آموزشی است؟
به هر حال با این تصمیم وزارت آموزش و پرورش باید نگران وضعیت تحصیلی دانشآموزان در سال جدید بود. تعطیلات پنجشنبه بهشرطی میتواند زودتر موثر واقع شود که:
اولا:ً مدارس ما بتوانند مانند بسیاری از کشورها، دوشیفتهشده و دانشآموزان در یک زمان مناسب از صبح حدود ساعت 8:30 تا حدود 4 بعدازظهر در مدرسه باشند و تحت نظارت مربیان آموزشی و پرورشی به تعلیم و تربیت آنها پرداخته شود. در بین اوقات درسی، زمان مناسبی جهت ورزش، زنگهای مفرح و استراحت فکری و صرف غذا در نظر گرفته شده و تکالیف خود را تحت نظارت معلمان خود انجام دهند.
ثانیا:ً مدارس در روزهای پنجشنبه تعطیل نباشند بلکه فعالتر از روزهای دیگر به امور تربیتی، انجام کارهای گروهی که مشارکتپذیری دانشآموزان را افزایش میدهد و تحلیل و آشناسازی اولیا با رفتارهای فرزندانشان بپردازند.
لازم به توضیح است که در آخرین نشست اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به وزیر محترم آموزش و پرورش، آقای وزیر عنوان کردند که ما مدارس را در روز پنجشنبه تعطیل نمیکنیم بلکه میخواهیم آنها را به محیطهای پرورشی، مکانی برای حضور اولیا و دانشآموز با یکدیگر و فوقبرنامههایی که در طول هفته امکانپذیر نیست تبدیل کنیم.بدیهی است که چنین حرکتی برای روزهای پنجشنبه احتیاج به برنامهریزی دقیق، آمادگی مربیان پرورشی، حضور فعال مربیان و مشاوران آموزشی و پرورشی دارد که تاکنون بهرغم عنوان کردن آن هنوز چنین برنامهای به کمیسیون آموزش و تحقیقات ارائه نشده است.
* رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس